اما در نگاه آیات قرآن کریم و بیانات اهل بیت علیهم السلام داستان این گونه نیست؛ چنانچه قرآن کسانی را که در هنگام ضعف و بدبختی دست به دعا بر می دارند توبیخ کرده و در آیه 60 سوره مؤمن می فرماید؛ زمانی که به انسان زیان و رنجی برسد به هر حال که باشد نشسته، خفته، ایستاده، فورا ما را به دعا می خواند. آن گاه که رنج و زیانش برطرف شود باز به حال غفلت و غرور چنان باز می گردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنج خود نخوانده و همان کفر و غفلت است که اعمال زشت بندگان را در نظرشان زیبا نموده است. در بیانی نیز امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: وَ قَالَ [علیه السلام] مَا الْمُبْتَلَى الَّذِى قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلَاءُ بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ الَّذِى لَا یَأْمَنُ الْبَلَاءَ : آن كس كه به شدت گرفتار دردى است نیازش به دعا بیشتر از تندرستى است كه از بلا در امان است نمى باشد. (حکمت 302)
حتما شنیده اید که می گویند وقتی می خواهید دعا کنید دستتان را بالا بیارید، در این بالا آوردن دست چه سری نهفته است؟!
به این خاطره ای که حتما شده هم تجربه اش کرده اید توجه کنید؛
زمان دانش آموزی و دانشجویی قانون بر این بود که استاد و معلم در کلاس، اسم تک تک دانشجوها را می خواند و ما یک یک دست بلند می کردیم و نشان می دادیم که هستیم و هشیار ... نکته ی قابل توجه اینکه این مرام و رفتار و عملکرد را قرآن کریم به نوعی بیان و تأیید می کند ... آن جا که می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ ...: ای مومنین وقتی خدا و پیامبرش، شما را می خوانند، (دست بلند کنید) پاسخشان را بدهید. ... (انفال/24)
و مگر نه این است که دعا را خواندن معنی کرده اند و حضرت علی (علیه السلام) در مناجات شعبانیه و چه زیباتر است که در ادامه می فرماید: ای مومنین جواب خدا و پیغمبر را بدهید: إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ- یعنی اگر دستتان را بالا ببرید مثل کلاس (فرموده اند هنگام دعا خواندن دست هایتان را به سمت آسمان بلند کنید) این نشانه حضور و زنده بودنتان هست. به عبارت واضح تر، تنها کسانی در این عالم زنده اند که وقتی خداوند، آنها را می خواند، آنها هم خدا را بخوانند.
پس به دعا باید به عنوان یک عامل مهم زنده ماندن توجه کرد؛ دقیقا مثل هوا و آب و غذا ...
کسانی را که در هنگام ضعف و بدبختی دست به دعا بر می دارند توبیخ کرده و در آیه 60 سوره مؤمن می فرماید؛ زمانی که به انسان زیان و رنجی برسد به هر حال که باشد نشسته، خفته، ایستاده، فورا ما را به دعا می خواند. آن گاه که رنج و زیانش برطرف شود باز به حال غفلت و غرور چنان باز می گردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنج خود نخوانده و همان کفر و غفلت است که اعمال زشت بندگان را در نظرشان زیبا نموده است.
مهم این است که چه کسی ما را و ما چه کسی را صدا می کنیم
نکته لطیف دعا اینجا است که به تناسب شخصیتی که ما را می خواند می شود حدس زد که با ما چه کار دارد اگر، گدائی شما را ندا دهد و بخواند، ناگفته پیداست که ندای گدا برای چیست. اگر استاد تاپ و فرهیخته ای، دانشجویش را به اطاقش بخواند معلوم است که حتماً یک کار علمی دارد، اگر جوان بیکاره ای سر چهارراه، خانمی را دعوت کند و بخواند ... و خلاصه بقول مولوی:
چون حق تو را بخواند سوی خودش کشاند
و حتما یا برای خودتان یا نسبت به دانشجویان دیگر این صحنه دیده شده که وقتی استادی دانشجویی را صدا می کند، دانشجو جوری وانمود می کند که صدای استاد را نشنیده است و قرآن کریم چه گزارش تکان دهنده ای از چنین نمونه ماجرا هایی می دهد که از زبان حضرت نوح می فرماید: کلّما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اصابهم فی اذانهم (نوح/ 7)
خدایا هرچه، اینها را می خوانم تا تو آنها را مورد رحمت خود قرار دهی (نه سر انگشت خود) انگشتانشان را در گوش می کنند تا نشنوند.
کلام آخر
بنابر این تنها در سختی ها و مشکلات یاد خدا نباشیم و او را صدا نزنیم، برای خودمان برنامه ای بریزیم و روزانه ارتباطی با خالق زیبایمان برقرار کنیم تا زنده بودنمان را اثبات کنیم ... او را بخوانیم و با او صحبت کنیم ... حتما می شنود و پاسخش را خواهیم شنید
منابع:
برنامه کوی محبت؛ حجت الاسلام زائری
ویژه نامه با من بمان؛ نوشته ناصر تقویان
سایت حدیث نت؛ تحلیلى درباره بلند كردن دست به سوى آسمان در هنگام دعا
نظرات شما عزیزان: